ارتداد منافقان (قرآن)از آثار نفاق که در آیات قرآن به آن اشاره شده، «ارتداد» است. ۱ - زمینهساز ارتدادنفاق، زمينه ارتداد و کفر آدمى: ۱. «وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالًا لَاتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ؛و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند؛ آنهايى كه به ايشان گفته شد: بياييد در راه خدا نبرد كنيد؛ يا از حريم خود، دفاع نماييد. گفتند: اگر مىدانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مىكرديم. (امّا مىدانيم جنگى نمىشود.) آنها در آن روز، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان؛ به زبان خود چيزى مىگويند كه در دلهايشان نيست. و خداوند به آنچه كتمان مىكنند، آگاهتر است.» ۲. «وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا يَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ كُسالى وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ • فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ؛ هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدهاند، و نماز به جا نمىآورند جز با كسالت، و انفاق نمىكنند مگر با کراهت. و فزونىِ ثروتها و فرزندانشان، تو را در شگفتى فرو نبرد؛ اين براى آنها نعمت نيست، بلكه خدا مىخواهد آنان را بوسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند.» ۳. «يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ • لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً بِأَنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ؛منافقان از آن بيم دارند كه سورهاى برضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: استهزا كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مىسازد. بگو: عذر و بهانه نياوريد كه بيهوده است؛ چرا كه شما پس از ايمان آوردن، كافر شديد. اگر گروهى از شما را بخاطر توبه مورد عفو قرار دهيم، گروه ديگرى را به سبب مجرم بودن، عذاب خواهيم كرد. » ۴. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ ... • يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...؛اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن، ... به خدا سوگند ياد مىكنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفر آميز نگفتهاند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شدهاند....» ۵. «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ • وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ • وَ لا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ؛ چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، حتّى اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمىآمرزد؛ چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند؛ و خداوند گروه فاسقان را هدايت نمىكند. هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان؛ و بر كنار قبرش، براى دعا و طلب آمرزش، نايست؛ چرا كه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند؛ و در حالى كه فاسق بودند از دنيا رفتند. فزونى اموال و فرزندانشان، تو را در شگفتى فرو نبرد! اين براى آنها نعمت نيست؛ بلكه خدا مىخواهد آنان را به وسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند.» ۶. «وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ؛و امّا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، پلیدی بر پليديشان افزوده؛ و از دنيا رفتند در حالى كهكافر بودند.» ۲ - گرایش منافقان به کفرگرويدن منافقان به كفر، پس از اظهار اسلام: ۱. «فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ ... • وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً ...؛ چرا درباره منافقين دو دسته شدهايد؟! ... آنان آرزو مىكنند كه شما هم مانند ايشان كافر شويد، و همانند يكديگر باشيد....» ۲. «يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ ... • لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ ...؛ منافقان از آن بيم دارند كه سورهاى برضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. ... بگو: عذر و بهانه نياوريد كه بيهوده است؛ چرا كه شما پس از ايمان آوردن، كافر شديد....» ۳. «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...؛به خدا سوگند ياد مىكنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفر آميز نگفتهاند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شدهاند....» ۴. «وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً • وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا يَسِيراً؛ و نيز به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مىگفتند: خدا و پيامبرش جز وعدههاى دروغين به ما ندادهاند. در حالى كه اگر دشمنان از اطراف مدینه بر آنان وارد مىشدند و پيشنهاد بازگشت به فتنه و شرك به آنان مىكردند مىپذيرفتند، و جز مدّت كمى براى انتخاب اين راه درنگ نمىكردند.» ۵. «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ؛به يقين كسانى كه بعد از روشن شدن راه هدايت براى آنها، پشت به آن كردند، شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فريفته است.» ۶. «اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ... • ذلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ...؛ آنها سوگندهايشان را پوششى قرار دادند تا مردم را از راه خدا باز دارند، ... اين بخاطر آن است كه نخست ايمان آوردند سپس كافر شدند....» ۳ - ارتداد درهنگام هجوم دشمنزمينه روى آوردن به شرک و ارتداد منافقان، در صورت هجوم دشمن به آنان: «وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً • وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِراراً • وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا يَسِيراً؛و نيز به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مىگفتند: خدا و پيامبرش جز وعدههاى دروغين به ما ندادهاند. و نيز به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: اى اهل يثرب (اى مردم مدينه)! اين جا جاى ماندن شما نيست؛ به خانههاى خود باز گرديد. و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مىخواستند و مىگفتند: خانههاى ما بىحفاظ است. در حالى كه بىحفاظ نبود؛ آنها فقط مىخواستند از جنگ فرار كنند. در حالى كه اگر دشمنان از اطراف مدينه بر آنان وارد مىشدند و پيشنهاد بازگشت به فتنه و شرك به آنان مىكردند مىپذيرفتند، و جز مدّت كمى براى انتخاب اين راه درنگ نمىكردند.» ۴ - علت ارتداد منافقانتسویل و تزیین شيطان، عامل ارتداد منافقان، پس از روشن شدن راه هدایت براى آنان: «... رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ... • إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ ...؛ ... منافقان بيماردل را مىبينى كه ... به يقين كسانى كه بعد از روشن شدن راه هدايت براى آنها، پشت به آن كردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده....» ۵ - اصرار منافقان بر ارتدادتکرار ارتداد از سوی منافقان سبب محرومیت آنان از آمرزش و هدایت الهی شد. «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا؛كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، و باز هم ايمان آوردند، و ديگر بار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد، و آنها را به راه راست هدايت نخواهد كرد.» یک احتمال این است که مقصود از آیه ، منافقان باشند. ۶ - عناوین مرتبطآثار ارتداد منافقان (قرآن)، کیفر ارتداد منافقان (قرآن). ۷ - پانویس
۸ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۷۲، برگرفته از مقاله «ارتداد منافقان». |